یک خواننده موسیقی ایرانی با اعتقاد بر اینکه ابتذال آواز، نتیجه قطعی و بیبروبرگردِ نقدناشدگی آن است»، در عین حال تاکید میکتد که برای نجات آواز ایرانی هنوز دیر نشده، هنوز فرصت هست، اگر بخواهیم و فقط اندکی همت به خرج دهیم.»
به گزارش ایسنا، علی شیرازی ـ خواننده، مدرس آواز و پژوهشگر موسیقی ـ در مصاحبهای میکوشد به اختصار، علل و عوامل ابتذال در آواز را واشکافی و بررسی کند. او همچنین از ابتذال در آموزش آواز سخن میگوید و در عین حال راه حل پیشنهادی خود برای رهایی از این امر را برمیشمرد.
نقد ناشدگی یکی از دلایل اصلی از بین رفتن اصالت موسیقی ایران
شیرازی در ابتدا درباره با بیان اینکه مدتها است همه از بیمخاطبی و کممخاطبیِ این هنر باخبر شدهاند، در عین حال میگوید: بگذریم که این سالها آواز چندانی هم عرضه نمیشود. اگر هم آوازی تولید و توسط شبکههای اجتماعی محدود و معدودی عرضه شود، رسانههای رسمی و مهم از کنار آن به سادگی میگذرند و نادیدهاش میگیرند. ریشه اصلی این امر هم ابتذالی است که رسانههای رسمی در آن نقش اساسی داشتهاند.
شیرازی اضافه میکند: در پی اشتباههای تعمدی و آگاهانه و ناآگاهانه که البته ریشه در چند دهه دارد، عدهای جوان در دهههای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ با کلی تبلیغات از سوی گروهی خاص معرفی شدند. بعد به جامعه اینگونه القا شد که این چند نفر، وارثان بر حق آواز ایرانی هستند. در ادامه آن چند جوان با خواندن چند تصنیف به شهرت رسیدند و در گامهای بعدی به وضوح مشخص شد که آوازخوان نیستند. همین چند خواننده در مراحل بعدیِ ورودشان به بازار، با رویکرد به موسیقی پاپ، مدعی شدند که آواز و تصنیف ایرانی دیگر مخاطب ندارد و این، مغلطهای آشکار بود. ضمن اینکه معرفیکنندگان و حامیان آنها در همه حال به حمایتشان ادامه دادند. نتیجه این شد که امروز هنر ملی آواز و تصنیف در موسیقی دستگاهی دیگر اصالت گذشته خود را ندارد و حتی نگاهها به آن مانند سابق نیست.
این خواننده درباره تأثیر نقد نشدن روند طی شده آواز در این سالها بیان میکند: بنبست سختی که در موسیقی و آواز ایرانی با آن برخورد کردهایم نتیجه محتوم نقدناشدگی آن است. در واقع هر قدر به دلایل تاریخی و اجتماعی، جامعه ما با نقد» بیگانه است، موسیقی و آوازمان که بر پایه روابط مراد ـ مریدی» و مدح و ستایش بیچون و چرای نخبگان و مدرسان و استادان توسط شاگردان، دوستداران و از همه مهمتر رسانهها بنا شده، بسی بیش از سایر ارکان بقیه جامعه با نقد بیگانه است. همین مسأله به طور تاریخی و مزمن باعث شده تا هر مدت و دورهای که سکان موسیقی به دست عدهای از هنرمندان میافتد و گروهی خاص با اقبال نسبی یا کلی جامعه روبهرو میشوند، فقط به شنیدن حمد و ستایش عادت کنند و آن را انتظار بکشند و بالطبع، از فرهنگ نقد به دور باشند.
او ادامه میدهد: این نقدناشدگی حالا به بدترین شکل خودش را به رخ میکشد. مدتی طولانی دیدگاههای حزبی، جناحی و ایدئولوژیک نیز همواره و بخصوص در دهههای اخیر پشتوانه هنرمندان و خوانندگانی خاص بوده که اصلاً نهادهای رسمی و جناحی اجازه نقد در رسانههای تحت مدیریت خودشان به اینگونه آثار و سازندگان و عواملش» را نداده و نمیدهند. حتی دیدهایم برخی از کارگزاران این رسانهها از طریق رایزنی، نفوذ و تأثیری که در رسانههایی که با خودشان تفاوت ماهوی دارند فرصت نقد شدن را از آثار تحتالحمایه گرفتهاند.
ویژگیها و مظاهر ابتذال در آواز ایرانی چیست؟
او پاسخ میدهد: به راحتی صدایی با بالاترین عیار در خوانندگی را که صدای معیار است و بهترین محمل برای آموختن تکنیکهای آوازی از دور خارج کردیم. بعد هم دیدیم حلقهای مهم، مفقود شده و خب، هنرجو برای تولید صدا پرسشهایی دارد که باید در مقام جواب دادن به آنها برآییم. بنابراین با دست و پا کردن مقوله صداسازی شروع کردیم به تولید صداهای ساختگی و مصنوعی و اسمش را هم صداسازی برای فلان مکتب گذاشتیم. اکنون چند دهه است که ابتذال به بخش آموزش آواز هم سرایت کرده و اصلاً بخش مهمی از مقوله هنر آواز در سالها و دهههای بعدش از محل همین آموزشهای غلط ترویج پیدا کرده است.
این مدرس آواز سپس اظهار میکند: همین که با احتمالی با درصد بسیار بالا بتوان کیفیت و لحن صدای کسی را که تا حالا صدایش را نشنیدهای تنها با دانستن نام استادش پیشبینی کنی، عین ابتذال است. مگر میشود از تکنیک در آواز حرف بزنیم و اسمی از بنان نیاوریم؟ اوج تکنیک توأم با گرمی و لطافت و حفظ وحدت تونالیته در سه جای مختلف صدا یعنی بم، میانه و اوج خواندن را در بنان میبینیم. قدرت شعرخوانی بنان هم که بینیاز از گفتن است و به همگان اثبات شده است. آن وقت ما فقط دودستی بچسبیم به یک شیوه که پس از چند دهه همه چیزش نخنما شده و مدام بخواهیم شیره آن را بدوشیم در حالی که نا و نفسی به آن نمانده است. تعجب من از برخی دوستان مدرس و مروج این شیوه غالب است، اینکه به چه چیزی دلخوش کردهاند که جلوی تداوم این مسیر اشتباه را نمیگیرند؟ حالا که دیگر همه چیز آشکار شده و چیزی بر کسی پنهان نیست.
او بیان میکند که شعرخوانی غلط همراه با غلطهای گفتاری ـ دکلاماسیون نادرست ـ و نیز غلطهای نحوی که ناشی از بیسوادی یا کماطلاعی ادبی است. اینکه موقع خواندن توجه نمیکنیم که دوستی در فلان مصراع از فلان بیت حافظ چگونه باید تلفظ شود. آیا یا»ی آخر آن یای وحدت است به معنی یک دوست؟ یا منظور حافظ دوستی به معنای دوست داشتن و محبت کردن بوده است. نگاه پیش پاافتاده به مقوله شعر به عنوان یکی از دو بال پرواز در آواز ایرانی متأسفانه مسألهای دامنهدار بوده است. همچنین است ارائه آهنگ گفتاری غلط که نمونهاش را در تلفظ کلمه دوستی عرض کردم. متأسفانه دوستان سالهاست که دانسته یا نادانسته هنر گرانسنگ آواز را کوچک شمرده و کوچک جلوه دادهاند.»
شیرازی از تقلیل دادن و فرو کاستن آواز به یک جمع و یک سلیقه محدود سخن میگوید و اضافه میکند: وقتی یک شاخه از درخت تنومند موسیقی و آواز را بخواهیم کلیت و تمام آن جلوه دهیم خود به خود وارد امر مبتذل و وادی ابتذال شدهایم. مدام باید برای اثبات دروغی که به خود گفتهایم دروغهای جدیدی دست و پا کنیم و به خورد خودمان بدهیم. وقتی هم دروغ خودمان را باور کنیم درصدد ترویج آن برمیآییم. مگر یک شاخه را چقدر میتوان بزرگ جلوه داد؟ شک نکنید که یک علت مهم سقوط امروز آواز، آویختن به شاخهای بوده که تمام موسیقی و آوازمان را به زور بارِ آن کردهاند. مگر یک شاخه چقدر توان و تحمل دارد که سنگینی بار یک درخت ریشهدار را تاب بیاورد؟
نادیده گرفتن هنر گرانسنگ تصنیفسازی
او این بار اینگونه شروع میکند: این مشکلات در مرحله بعدی نادیده گرفتن هنر گرانسنگ تصنیفسازی و تصنیفخوانی است. وقتی هم که ناتوانی ما در ارائه درست تصنیف روشن شد، بهانهتراشیهای مد روز و رویکرد به پاپخوانی در حالی که در اصل خود این آقایان توی گود اینکاره نبودهاند. اصل این انحراف هم از روزی شروع شد که تصنیف و ترانهخوانی را دست کم گرفتیم؛ یعنی بر اساس باوری غلط میگفتند فلانی، شما که آواز خواندن برایت سخت است بهتر است تصنیف و ترانه اجرا کنی که مشتری بیشتری هم دارد. در حالی که ارائه برخی تحریرهای تصنیفی از تحریرهای آوازی هم سختتر و تکنیکیتر است. نمونهاش تحریرهای من از روز ازل» و کاروان» با صدای استاد بنان و برخی تحریرهای تصنیفی ایرج، گلپایگانی، افتخاری و بسطامی است.
شیرازی اضافه میکند: نوع دیگر ابتذال در تدریس آواز هم بسنده کردن به ردیف خوانی و ردیفآموزی و غفلت از آموختن هنر خوانندگی است. در حالی که ردیف مهمترین پایه موسیقی ما است؛ چه در ساز و چه در آواز. ولی صرف آموختن آن نوازنده و خواننده تربیت نمیکند؛ یعنی ردیف شرط لازم است اما کافی نیست. کوچک و بیاهمیت شمردن مقوله زیبایی صدا و تأکید غلط یا دست کم نابسنده بر خوب خواندن. خوب خواندن موقعی در کمال ارائه میشود که یک خواننده خوشصدا مطلب آوازی، تصنیفی و موسیقایی را بخواند. بقیه، فقط میخوانند؛ یعنی همین وضعی که امروز میبینیم و چون همین افراد امکانات ماندن را دارند آن وقت برای توجیه خود و بالا کشاندن خودشان میگویند که موسیقی ایرانی مخاطب ندارد. در واقع درست هم میگویند؛ یعنی آن موسیقی ایرانی»ای که آنها تبلیغش را میکنند و سنگش را به سینه میزنند مخاطب ندارد.
او درباره ابتذال در تدریس میگوید: یعنی اینکه یک مدرس آواز، تمام دانستههای خود را وحی منزل بداند، در تکمیل و تصحیح آنها برنیاید و خاستگاه آوازی خودش و مرادش را بینقص و بری از نقد بداند. این تازه در صورتی است که یک مدرس، صلاحیت تدریس را داشته باشد. اکنون متأسفانه بسیاری از جوانانِ با صداها و شیوههای خام و ناپرورده را داریم که بیآنکه خود به درستی مراحل آموزش آواز را گذرانده باشند، در فضاهای مجازی و حقیقی به تدریس مشغولند و به تبع آن تمامی نقایص صدا و آواز خود را به هنرجو منتقل میکنند. آدم وقتی این به اصطلاح آموزگاران آواز را میبیند به این فکر میکند که اینان به جای اینکه به فکر تدریس آواز باشند، فقط به فکر مدرس شدن و پول درآوردن و کسب نام از این راه هستند. یعنی به آموزش آواز بیش از هر چیزی به چشم یک حرفه مینگرند.
شیرازی ادامه میدهد: کار بسیاری از این مدرسان ترویج باریکخوانی و مقلدپروری است. طبیعی است که هنرجو وقتی راه درست تولید صدا را که به واقع بهینهترین، در دسترسترین و سادهترین روش تولید صداست نیاموزد همواره در تولید صدایش با مشکل فیزیکی، جسمی و پزشکی و بهداشتی روبهرو خواهد بود. در واقع ـ بیشتر ـ کسانی دم از مقوله صداسازی میزنند که خودشان هم با تولید صدا مشکل دارند.
او تصریح میکند: ابتذال در تدریس به جایی رسیده که هر جوان ناپخته و گاه فاقد شغلی به خودش اجازه میدهد در فضای درندشت مجازی دکانی برای خودش راه بیندازد. نمونۀ صداهای ناپختهای را که ادعای تدریس و استادی دارند به راحتی میتوان در شبکههای اجتماعی و کانالهای این استادان و مدرسان خودخوانده دید.
امروز با کوهی از اشکال در جامعه آوازی و موسیقاییمان طرفیم. یکی از مهمترین دلایل رکود موسیقی و آواز ما نیز بیتوجهی به آسیبهایش بوده است.
ما با مشتی آدم اشتباهی طرفیم که راه را برای هنرمندان و مدرسان راستین تنگ کردهاند. چرا که امروز در نبود فرصت و فضای برابر برای همه آدمهای بالقوۀ موسیقی و آواز، هر کسی که بیشتر دیده شود خود را به عنوان هنرمند هم جا میزند.
ابتذال در آواز و تدریس آن یعنی اینکه هنرجو نداند و نتواند صدایش را سالم به بیرون از دهان هدایت کند. یعنی صدا در گلو و دهان گیر داشته و تولید آن با فشار و انقباض گلو و دهان همراه باشد. حتی میبینیم که نادانستگی تکنیکها به فشار بر سر هنرجو که همان خوانندۀ آتی است میانجامد. همچنین است بیگانگی با شناختن حجم مفید صدا و رسیدن به تکنیکهای درست و دقیق ارائه این حجم مفید که در صدای هر شخص با توجه به فیزیک و شکل اندام و سر و سینه او متفاوت است. اصلاً هر کسی حنجره خاص خودش را دارد و به همه نمیشود یک نسخه و یک الگو و مدل را تجویز کرد.»
ساختار جزیرهمانند میان صاحبان و وارثان سبکها
به اعتقاد این پژوهشگر موسیقی در سالهای منتهی به امروز ساختار جزیره مانند میان صاحبان و وارثان سبکها و مکتبهای آواز، از جمله موارد کاسته شدن از اصالت آواز ایرانی است.» او ادامه میدهد: متأسفانه هر کدام از باورمندان و دوستداران این مکتبها، سبکها و نامهای آوازی در اوج تعصب، فقط خود و پیشینیانشان را برحق میدانند. هر کدام خود را در جزیره تنهاییشان در این برهوت دنیای مدرن که هیچکس به هیچکس نیست زندانی کردهاند و به خیال خودشان دارند به آواز مطلوب و برتر میپردازند.
شیرازی اضافه میکند: وقتی میگوییم فلان استاد یا خواننده بیهمتا است که خب هر خوانندهای باید بیهمتا باشد؛ یعنی شبیه کسی نباشد، این اشکالی ایجاد نمیکند ولی وقتی هدف از این بزرگنمایی، تحقیر و تخفیف بقیه استادان و هنرمندان باشد ناپسند و مخرب خواهد بود. برخی دیگر هم داشتن صدای زیبا را لازمه آواز خواندن نمیبینند، حال حسابش را بکنید فقط همین یک قلم را از آواز کسر کنیم. چه چیزی از آن باقی خواهد ماند؟ از طرفی افرادی هم پایبندی به ردیف را چندان لازم نمیدانند.
او تصریح میکند: کسی حواسش نیست که آواز و موسیقی ایرانی در بدترین دوره حیات خودش در دوران معاصر به سر میبَرَد. انگار کسی نمیداند که اگر اختلافها و تعصبهای خانهبرانداز را کنار بگذاریم میتوانیم با همدلی دوباره آواز را روانۀ هر کوی و برزن کنیم و از آن غبارزدایی به عمل آوریم.
در این میان آنچه جایش به واقع خالی است نگاه واجد حقیقت و واقعیت است. خب معلوم است که داشتن نگاهی حقیقی و واقعی به هر عرصه و زمینهای ـ در اینجا رشتههای هنری موسیقی و آواز ایرانی ـ نتیجه نقد مدام آن رشته آن هم توسط اهل فن و افرادی به دور از نگاه سلیقهای و متعصب و متصلب خواهد بود. اما راستی راستی چه کسی در این دیار از نقد خوشش میآید؟ کیست که فقط خودش را آماده شنیدن مدح و تعریف و ستایش نکرده باشد و با کوچکترین انتقادی نگاه اخمآلودش را روانه روح و جسم شخصی که انتقاد کرده نکند؟»
نامهارت چیست؟
او واژه نامهارت برای تبیین و توجیه ابتذال پیشنهاد میکند و توضیح میدهد: برای توضیح نامهارت» لازم است قدری درباره چیزهای دیگری توضیح دهم. خب مهارت را که همه میدانند و در موسیقی آوازی زمانی است که هنرجو از ابتدا به شکل تئوریک و عملی با آن آشنا شود و در پی کسب آن با بهترین کیفیت ممکن در خودش باشد.
این مدرس آواز در ادامه درباره شبه مهارت میگوید: آن است که کسی به شکل ضمنی هنری را دنبال کند. مثلاً همه ما کسانی را میشناسیم که در یک رشته واقعاً به مهارت رسیدهاند. مثلاً دوبلوری در اندازههای استاد منوچهر اسماعیلی یا زندهیاد ژاله کاظمی. ضمن اینکه همین دو عزیز در رشتههای دیگری هم گاه و بیگاه فعالیت میکردند. از هنر دومی و فرعی میتوان با عنوان شبه مهارت یاد کرد. ولی نامهارت، مهارتی اشتباهی است که معمولاً شخص ناماهر فقط در اثر تکرار و روزمرّگی به آن رسیده است. یعنی یا در بخش تئوریک یا در بخش عملی و گاه هر دو لنگ میزند. فقط اصرارش در تداوم یک کار باعث رسیدن او به مهارتهایی ظاهری که حتی شبه مهارت هم نیستند و همان نامهارتاند، شده است.
شیرازی ادامه داد: در هنر آواز هم وقتی به شکل طوطیوار مطلبی را یاد بگیریم و نخواهیم یا نتوانیم به کُنه آن برسیم، پس از مدتی با انبوهی نامهارت همراه و دمخور خواهیم شد. وقتی هم این نامهارتها را در مسیری توأم با ابتذال به کار بگیریم و به هر شکلی از اقبال نسبی و کلی روبرو شویم، امر بر ما و دوستداران فرضی ما مشتبه میشود که ماهر و کاربلدیم. اینگونه است که پس از چند دهه آواز و موسیقی ما اصالت خود را از دست میدهد. در واقع تقلید صوری و ظاهری یا همان طوطیوار که با تقلید در قالب فرم و تقلید از فرم متفاوت است، نوعی از نامهارت را شکل میدهد و نامهارت هم از جمله به خلق محصولات هنر سطحی میانجامد. امروز شاهد نوعی از موسیقی پاپ هستیم که با صداهای باریک و غیرطبیعی هنرجویانی که قبلش کوشیده بودند آواز ایرانی بیاموزند و با توجیه نداشتن مخاطب موسیقی آوازی و تصنیفی کوشیدهاند با زدن نعل وارونه و در اصل، ناتوانی در آن نوع خوانندگی به این نوع موسیقی پاپ رو کنند.
او در پایان درباره راه حل پیشنهادی خود برای این امر گفت: باید آنقدر شجاعت و جسارت داشته باشیم که به نوعی نقد از درون برسیم. از تعصب و فرومایگی در هنر دست برداریم و واقعیت را عریان ببینیم. مطمئن باشید که اگر اهل موسیقی و آواز به همدلی برسند مشکلات رسمی و موانعی که نهادها بر سر راه این هنر گذاشتهاند رفع میشود. اصلاً بسیاری از این موانع و مشکلات تا امروز مشمول مرور زمان شده و تمام شدهاند و رفته پی کارشان! اما کینهها هنوز سر جایشان نشستهاند. ولی خب قرار نیست که کینهها ابدی باشند! باید ابتدا مدرسان و پیشکسوتان و استادان بپذیرند که هر شیوه و صدای قدیمیای در آواز، حسنهای منحصر به خودش را دارد. بعد باید این حسنها را به هنرجویان تجویز کنند. نه تمام خوب و بد یک صدا و شیوه یا بنا به آن قول قدیمی آش با جایش را. برای نجات آواز ایرانی هنوز دیر نشده، هنوز فرصت هست، اگر بخواهیم و فقط اندکی همت به خرج دهیم.
انتهای پیام
لینک:
برچسبها:
توسط لیلا رضائی در 30 مرداد 1398گزارش
موسیقی فارس- به گزارش سایت انجمن موسیقی ایران اکبر گلپایگانی آوازخوان پیشکسوت و صاحب سبک با صدور پیامی تصویری، حمایت همهجانبۀ خود را از تلاش کانون موسیقی ارسباران در ارائه مرتب و منظم نشست ماهیانه آیین آواز اعلام کرد. استاد آواز ایران گفت: لازم میدانم ارادت و احترام خودم را به عزیزانی که در این نشست جمع میشوند و به دنبال ابراز عشق، محبت، دوستی و صمیمت با همدیگر در یک محیط هنری هستند ابراز کنم».
وی همچنین ضمن تمجید از زحمتهای گردانندگان این نشست موسیقایی و آوازی افزود: علی شیرازی برای من عزیز است و طی چند دیدار که با او داشتم متوجه شدم میخواهد به هنر آواز خدمت کند. خودش هم صدای خوبی دارد و برای من نیز آواز خوانده است. مسأله مهم این است که خود من هم تا زمانی آواز میخواندم اما حالا هدفم کمک به جوانان مستعد و توانا در موسیقی و آواز است و دوست دارم زیر بغل این عزیزان نورسیده را بگیرم و آنها را از مسیر غلطی که فقط به دنبال تبدیل کردن هنر به پول است جدا کنم. شیرازی هم الان در نشست آیین آواز دارد همین کار را میکند. میدانید که من معمولاً راجع به کسی صحبت نمیکنم و معتقدم تاریخ درباره هر کسی قضاوت خواهد کرد. ولی باید دقت کنیم که آیا هر کسی که صرفاً یک هاهاها کرد و چهچهه زد خواننده است؟ خیلی مؤلفهها هست که یک خواننده باید بداند. این را تاریخ باید قضاوت کند که هر کسی کی به عرصه آمده و چه کار کرده است».
گلپایگانی در تکمیل صحبتهایش گفت: کاری که اکنون در نشست آیین آواز صورت میگیرد همان کاری است که من دوست دارم و میپسندم و در تمام صحبتها و مصاحبههایم نیز از اینگونه حرکتها حمایت کردهام. شیرازی و همراهانش در فرهنگسرای ارسباران دارند دست جوانهای مستعد و توانمند هنر آواز را میگیرند. دارند خدمت میکنند و پولی هم از هیچکس دریافت نمیکنند. دقت کنیم که معمولاً وقتی پای پول به میان بیاید کارها خراب میشود و اول از همه خود من حمایتم را قطع میکنم و خودم را کنار میکشم. نشست آواز ارسباران محیطی صمیمی است که به جوانها میدان میدهد تا آواز بخوانند و ساز بزنند و حتی به عنوان تفریح اوقات خوبی را در محیطی دوستانه کنار هم بگذرانند. دقت کنیم در بین همین جوانهای عزیز پرویز یاحقیها، حسن کساییها، فرهنگ شریفها، رضا ورزندهها و جلیل شهنازهای آینده موسیقی ما در بین این نسل حضور دارند و باید شناخته و معرفی بشوند. من در موسیقی خودمان جوانهای بینظیری را میشناسم ولی خب باید به آنها یاری رساند و زیر بغلشان را گرفت. مسأله این است که کسی این جوانان را نمیشناسد و آیین آواز کارش شناساندن جوانهاست».
وی در پایان یادآور شد: همه ما باید به آیین آواز، ارسباران و شیرازی که بدون دریافت هیچ پولی به جوانها و موسیقی و آواز ما یاری میرسانند کمک کنیم».
نمایشگر ویدیو
(برای مشاهده ویدیوی صحبتهای استاد به آدرس زیر مراجعه فرمایید)
تجلیل سازمان فرهنگیهنری شهرداری تهران از صارمی و شیرازی
گزارش: زهرا عبد
عکسها: بهاره اسدی
به گزارش صبا سی و ششمین نشست آیین آواز در فرهنگسرای ارسباران با ویژهبرنامههایی به مناسبت آغاز چهارسالگی شروع به کار این نشست همراه بود.
ابتدا ویدئوکلیپی شامل تصاویر میهمانان و هنرمندان حاضر در نشستهای قبلی پخش شد و سپس با اعلام حمید سهرابی (مجری) مراسم اعلامنشدۀ نکوداشت شهرام صارمی با پخش ویدئوکلیپی دیگر حاوی زندگی و تلاشهای هنری این هنرمند کمانچهنواز که از قبل توسط کانون موسیقی ارسباران تدارک دیده شده بود آغاز شد. در ادامه صارمی خودش هم به صحنه دعوت شد و از تمام کسانی که در این راه به او یاری رساندهاند سپاسگزاری کرد. وی تصریح کرد: امروز سه سال تمام است که برنامه آیین آواز با وجود همه سختیها به حیاتش ادامه میدهد. این برنامه در تمام این مدت با طراحی و موضوعبندی مباحث تخصصی، هماهنگی میهمانان و اجراهای موسیقی به مدیریت علی شیرازی پژوهشگر و آوازخوان با استقبال زیاد هنرمندان روبرو بوده است.
صارمی افزود: فراموش نکنیم تداوم حیات این برنامه با حضور پیشکسوتان و اهالی هنر امکانپذیر خواهد بود. همچنین برای حفظ و ادامه برنامههای موسیقی در ارسباران ؛ بابک ربوخه مدیریت موسیقی سازمان فرهنگی هنری با حمایت معنوی اجرایی و صبوری ومهربانی قدمهای مثبتی برداشته است که از تلاشهای ایشان سپاسگزاریم و امید داریم جمع موسیقایی هنرمندان همواره با گرمی و مهر برقرار باشد».
گفتنی است صارمی نزدیک به دو دهه است که با تلاشهایش فرهنگسرای ارسباران را به یکی از قطبهای مهم هنری و موسیقایی پایتخت بدل کرده است.
در ادامه مهران مهرنیا آهنگساز و نوازنده تار در تجلیل از صارمی گفت: شهرام دوست همه ماست. او آنقدر در دوستی فوقالعاده است که هر کسی از دوستانش پیش خود فکر میکند که نزدیکترین دوست اوست. او به همه به طور یکسان محبت میکند و یاری میرساند. شرح تلاشهای او برای سرپا نگاه داشتن هنر موسیقی و آواز ایرانی نیز بر هیچکس پوشیده نیست». وی افزود: در کارگزاری موسیقی سه تیپ از اهالی موسیقی، عناصر فرهنگی و یک سری آدمهای بیربط حضور دارند که در عرصه فرهنگ و فرهنگ نقش دارند ولی از اعضای صنف موسیقی نیستند. اما شهرام صارمی نوازنده کمانچه است و کارش موسیقی است. همانطور که استا داود گنجهای از بهترین نوازندگان کمانچه بودند و هستند اما بعد از این که فعالیت و کارگزاری بخش موسیقی را به دست میگیرند از کار موسیقی خود فاصله میگیرند».
مهرنیا تأکید کرد: بهتراست از کارگزاران فرهنگی بهره بگیریم که کارشان موسیقی نباشد بلکه در حوزه فرهنگ فعال و آگاه و مطلع این حوزه باشند. کاش شهرام صارمی و استاد گنجهایها به کار موسیقی بپردازند و کار عاملیت موسیقی را کسانی بر عهده بگیرند که بود و نبود آنها در حوزه موسیقی فرقی نداشته باشد».
هادی منتظری کمانچهنواز پیشکسوت که صارمی در سالهای دور نزد او مشق کمانچه کرده نیز ضمن تأیید صحبتهای سخنران قبلی در تمجید از صارمی گفت: شهرام از آن تیپ هنرمندانی است که گِل او را با هنر ناب سرشتند. در دوستی ثابت قدم و دلسوز است. من و استاد اسرافیل شیرچی که با خط زیبایش تابلویی نفیس را به شهرام هدیه کرده است امشب جایی میهمانیم و حضورم در این جمع تنها به خاطر شهرام صارمی است». در ادامه سپس با حضور استادان و هنرمندانی چون مدیر موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران روی صحنۀ فرهنگسرای ارسباران لوح تقدیر و هدایایی به شهرام صارمی اعطا شد. ربوخه و سازمان متبوعش از علی شیرازی خواننده و مدیر برگزاری سلسله نشستهای آیین آواز نیز به پاس فعالیتهای چند سالهاش در زمینه پاسداشت هنر ملی آواز ایرانی قدردانی و تجلیل کردند.
در ادامه نوبت به ارائه مبحث فنی و تئوریک ماه با عنوان لایهبندی تحریر در آواز ایرانی» رسید. شیرازی به همراه علیرضا امینی در این باره سخن گفتند. امینی (آهنگساز و نوازنده سهتار) تحقیق و ارائه مباحث تخصصی و فنی برآمده از آن در زمینه آواز را لازمۀ احیا و رشد این هنر دانست. او همچنین از ابداع اصطلاح صدای معیار در سالهای گذشته توسط شیرازی یاد کرد که برآمده از همین پژوهشها بود و به مناسبت تحلیل صدای حسین خواجه امیری (ایرج) به کار برده شده بود و به وسیله محمدرضا شجریان بر سر زبانها افتاد. امینی همچنین با ایراد سخنانی دربارۀ تحریر این مؤلفه را یکی از مهمترین ارکان آواز ایرانی برشمرد.
سپس علی شیرازی گفت: همواره در توصیف ساختمان تحریر از عبارتها و واژههایی مانند خُردهتحریر، تحریرهای ریز و اجزا یا جزئیات تحریر استفاده میشود که به نظرم توصیف کاملی نیست و هنرجوی این رشته را تا حدی دچار سردرگمی میکند. پیشنهاد من همچنان که از عنوان مبحث امشب برمیآید "لایهبندی تحریر" است. به نظرم تحریر، ریز و درشت ندارد و ساختمان آن در حکم پیکرهای است که مانند پنج انگشت هر کدام در تقویت و تکمیل فعالیتهای دست آدمی به حرکت درمیآیند و هر کدام نقشی مهم و مؤثر ایفا میکنند».
وی افزود: استادم محسن کرامتی از استادش محمدرضا شجریان نقل میکرد که ادوات تحریر عبارتند از "آ"، "ها" و چیزی بین این دو که آن را به شکل قراردادی "عا" میخوانیم و در نوشتههای آوازی و موسیقاییمان هم "عا" مینویسیم. یعنی همان دو حرف آغازکنندۀ کلمۀ"عالی" که افرادی با سلوک مذهبی و دارای تهلهجۀ عربی این دو حرف را از ته گلو و به اصطلاح از مخرج حلقی ادا میکنند. تحریر از آمیزش نرم و زیبای این ادوات خلق میشود در حالی که متأسفانه بسیار میبینیم دوستان آوازخوان و هنرجو این ادوات را به هم میسایند. باید گفت که تحریر هم مانند گونههایی از انواع هنر خوشنویسیمان که در آن حروف به نرمی و با حرکت قلم به زیبایی در کنار هم مینشینند ادا میشود. یعنی هیچ یک از هجاهای تحریر با شتاب از پی هم نمیآیند و البته ردیف کردن این هجاها پشت سر هم نیز زمانبندی و تکنیک خاص خود را دارد».
او همچنین درباره برخی غلطهای مصطلح در توصیف تحریر گفت: همچنان که از استادان شجریان و کرامتی نقل کردم ادوات تحریر شامل آ، عا و ها است. در حالی که میبینیم به برخی کلمات مانند "امان"، "جانم" و "ای دوست" که موقع تحریر دادن آوازخوانها به پیکرۀ تحریر افزوده میشود به غلط ادوات تحریر میگویند. من برای تشخیص و تمیز درست این دو بخش مهم از ساختمان تحریر چنین کلماتی را کلمات کمکتحریری مینامم».
امینی درباره تفاوت تحریرهای آوازی با تحریرهای تصنیفی در موسیقی ایرانی پرسید و شیرازی گفت: خب هم آواز و هم ضربیخوانی، تصنیف و ترانه، متر خاص خود را دارند. متر مخصوص ضربیخوانی و تصنیف و ترانه، کاملاً پیشبینی شده از قبیل ششهشتم و دوچهارم و چهارچهارم و غیره است در حالی که متر آواز بر اساس اوزان عروضی است و البته دست آوازخوان هم تا حدودی در ارائه مترهای آوازی باز است. اما در خصوص لایهبندی تحریر این دو باید بگویم هر کس به هر شیوهای که میخواند برایش فرقی نمیکند که در حال اجرای تصنیف است یا دارد آواز میخواند. در واقع خواننده از همان تکنیکها و لایهبندی موقع اجرای هردو گونۀ موسیقایی استفاده میکند».
این مبحث فنی با پخش آواز مشهور بیات اصفهان اثر زندهیاد یونس دردشتی با مطلع شعری شب که در حلقۀ ما زلف دلارام نبود» همراه شد. شیرازی نیز به مناسبت هر بخش از سخنانش به شکل مثالی قطعاتی را در تکمیل بحث اجرا میکرد.
اجرای آواز توسط خوانندگانی مثل سیدرضا زهرایی، مسعود مظلوم، احمد بیرانوند، امین جمیلینژاد و امیرمهدی زمانی از دیگر بخشهای نشست بود. ضمن اینکه یک پیام تصویری ویژۀ جشن سه سالگی نشست توسط اکبر گلپایگانی از قبل آماده شده بود که در میانههای برنامه برای حاضران در ارسباران پخش شد. ایشان در صحبتهایش از برگزارکنندگان این نشست و کانون موسیقی ارسباران قدردانی کرد و تداوم این مسیر را که در معرفی جوانان شایسته هنر ملی آواز مفید بوده خواستار شد. گلپایگانی همچنین بسترسازی برای جوانان و استعدادیابی موسیقیایی در کشور یعنی همان کاری را که علی شیرازی بدون هیچ هزینه ای در نشست آیین آواز انجام میدهد برای جامعه موسیقی ضروری دانست. گلپایگانی در پایان صحبتهایش نیز حمایت کامل خود را به عنوان استاد پیشکسوت و صاحب سبک آواز از برگزارکنندگان آیین آواز در راهی که در پیش گرفتهاند اعلام کرد.
محمدابراهیم ذوالقدر، میلاد کیایی، محمد ملاآقایی، لطفعلی سیلانی، محمداسماعیل قنبری، علیرضا حاجیطالب، محمدباقر جعفری، قدرتالله انتظامی، سیدحسین جعفری، حسام صحرایی، مسعود اعرابی، امیر متولی، حسن علینژاد، حسن آزادهفر، کاوه اسدی، عیسی فیروزدهقان، سعید ناظمی، امیر صبوری، بابک ربوخه (مدیر موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران) و بامداد فلاحتی از جمله چهرههای فرهنگی و هنری حاضر در این نشست بودند
برگرفته از: رومه صبا شنبه 26 امرداد 98
https://rooznamehsaba.com/wp-content/uploads/edd/2019/08/1175-5-copy.jpg
قطعه موسیقی یاد ما کن» دربردارنده ملودی مشهور مرغ سحر» است که این بار با مضمونی عاشقانه عرضه شده است.
به گزارش ایسنا، تصنیف یاد ما کن» از ساختههای جاودانۀ زندهیاد مرتضی نیداود با شعر مرحوم رهی معیری پس از تصویب، در کنداکتور پخش صداوسیما قرار گرفته است.
این تصنیف در واقع دربردارنده همان ملودی مشهور مرغ سحر» است که اینجا برخلاف شعر زندهیاد ملکالشعرای بهار که مضمونی ی و اجتماعی در بر داشت، با شعر رهی معیری، واجد مضمونی عاشقانه است.
یاد ما کن» را علی شیرازی خوانده و مازیار عطاریان آن را تنظیم کرده است. عطاریان همچنین نوازندگی پیانو و میکس و مستر این اثر را در استودیو تهران بر عهده داشته است.
شهرام صارمی (کمانچه)، علیرضا چراغچی (ویولون)، آرمان غزنوی (تار)، کاوه اسدی (تار) و علی عرب خوانساری (نی) از دیگر هنرمندانی هستند که در ساخت این اثر مشارکت کردهاند.
در ادامه میتوانید قطعه یاد ما کن» را بشنوید:
انتهای پیام
بخش دوم گفتگوی برنامه نام آوران ایران زمین با علی شیرازی خواننده، مدرس آواز و پژوهشگر موسیقی ملی را پنج شنبه ۱۵ شهریور بشنوید.
برنامه نام آوران ایران زمین» هر پنجشنبه ساعت ۱۷:۳۰ از گروه تاریخ واندیشه پخش می شود. که به گفتگو با چهره های فرهنگی و تاثیرگذار در حوزه های مختلف هنری و علوم انسانی اخصاص دارد.
علی عظیمی نژادان کارشناس مجری برنامه نام آوران ایران زمین این هفته میزبان علی شیرازی خواننده، مدرس آواز و پژوهشگر موسیقی ملی با وی درباره زندگی و فعالیت هایش در عرصه موسیقی گفتگو می کند.
علی شیرازی ششم فروردین ۱۳۵۰ خورشیدی در ری به دنیا آمد. از آغاز نوجوانی و همزمان با تحصیل در مدرسه به فراگیری مبانی سینما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زیر نظر خسرو معصومی پرداخت. از ابتدای دهه هفتاد خورشیدی نیز به آموختن ردیف آوازی ایران به ترتیب نزد شاپور رحیمی، رضا رضایی پایور و محسن کرامتی مشغول شد. هر چند که با وجود داشتن چنین استادانی، در خوانندگی از ایرج خواجه امیری تأثیر فراوانی پذیرفته و به صورت غیرمستقیم، این هنر را از او نیز آموختهاست. او همچنین حضورهایی گاه و بیگاه برای تکمیل معلومات هنریاش نزد موسیقیدانانی چون حمید پناهی، کریم صالح عظیمی، رامبد صدیف، نیکزاد زرگانی، شهرام اعتمادی، محمد افتخاریفرد و کمالالدین عباسی داشتهاست.
کارشناس مجری این برنامه علی عظیمی نژادان و تهیه کننده آن رکسانا حمیدی است که پنج شنبه ها از رادیو فرهنگ روی موج اف ام ردیف ۱۰۶ و ای ام ردیف ۵۸۵ پخش می شود.
گفتگوی صمیمانه برنامه نام آوران ایران زمین با علی شیرازی خواننده، مدرس آواز و پژوهشگر موسیقی ملی را پنج شنبه ۸ شهریور بشنوید.
برنامه نام آوران ایران زمین» هر پنجشنبه ساعت ۱۷:۳۰ از گروه تاریخ واندیشه پخش می شود. که به گفتگو با چهره های فرهنگی و تاثیرگذار در حوزه های مختلف هنری و علوم انسانی اخصاص دارد.
علی عظیمی نژادان کارشناس مجری برنامه نام آوران ایران زمین این هفته میزبان علی شیرازی خواننده، مدرس آواز و پژوهشگر موسیقی ملی با وی درباره زندگی و فعالیت هایش در عرصه موسیقی گفتگو می کند.
علی شیرازی ششم فروردین ۱۳۵۰ خورشیدی در ری به دنیا آمد. از آغاز نوجوانی و همزمان با تحصیل در مدرسه به فراگیری مبانی سینما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زیر نظر خسرو معصومی پرداخت. از ابتدای دهه هفتاد خورشیدی نیز به آموختن ردیف آوازی ایران به ترتیب نزد شاپور رحیمی، رضا رضایی پایور و محسن کرامتی مشغول شد. هر چند که با وجود داشتن چنین استادانی، در خوانندگی از ایرج خواجه امیری تأثیر فراوانی پذیرفته و به صورت غیرمستقیم، این هنر را از او نیز آموختهاست. او همچنین حضورهایی گاه و بیگاه برای تکمیل معلومات هنریاش نزد موسیقیدانانی چون حمید پناهی، کریم صالح عظیمی، رامبد صدیف، نیکزاد زرگانی، شهرام اعتمادی، محمد افتخاریفرد و کمالالدین عباسی داشتهاست.
کارشناس مجری این برنامه علی عظیمی نژادان و تهیه کننده آن رکسانا حمیدی است که پنج شنبه ها از رادیو فرهنگ روی موج اف ام ردیف ۱۰۶ و ای ام ردیف ۵۸۵ پخش می شود.
درباره این سایت